رؤیاپردازی یکی از قابلیتهای هیجانانگیز و شیرین انسان است. همین که انسان میتواند چشمانش را ببندد و ذهن را پرواز بدهد، در دنیایی که دوست دارد، با آدمهایی که دوست دارد و با شیوهای که میپسندد زندگی کند، بسیار شگفتانگیز است. قدرت خارقالعاده ذهن بشری آنچنان جهان زیبا و دلانگیزی میسازد که آرزو میکنیم کاش حقیقت داشته باشد! عباس کیارستمی، فیلمساز، شاعر و هنرمند فقید ایرانی میگوید: «رؤیاپردازی چنان قدرتی دارد که حتی بزرگترین سیستمهای دیکتاتوری جهان هم نمیتوانند رؤیای شما را کنترل کنند. اگر شما را در سختترین زندانهای جهان و در تاریکترین سلولهای انفرادی گرفتار کنند، باز هم نمیتوانند مانع رؤیاپردازی شما بشوند.» بهزندگی انسانهای موفق اطرافمان هم که نگاه میکنیم میبینیم موفقیت امروزشان رؤیایی بوده که زمانی در سر میپروراندند. هیچکس بهروز بوچانی را نمیشناخت. چون او یک پناهجوی ایرانی بود که در جزیره «مانوس» محبوس شده بود. جزیره مانوس متعلق به«پایوآ گینه نو» هست و بهروز که در ایران نویسنده و روزنامه نگار بود، بهدنبال آرزوهایش ایران را بهقصد استرالیا ترک کرد. اما مجبور شد ۶ سال را در وضعیت وخیم کمپ پناهجویان بگذراند. در این ۶ سال خودش بود و لباسهایش و یک تلفن همراه. حتی قلم و کاغذ هم نداشت و اگر هم میداشت ممکن بود در بازدیدهای سرزده مأموران پیدا شود و گیر بیفتد. او در واتساپ شروع بهنوشتن کرد و داستانهایش را برای دوستش «امید توفیقیان[۱]» میفرستاد. امید آنها را برایش جمع کرد و بهانگلیسی منتشر ساخت. سال بعد کتاب بهروز با نام «دوستی بجز کوهها نداشتم» در جشنواره ادبی استرالیا برنده جایزه ۲۵ هزار دلاری بخش ادبیات غیرداستانی شد و همچنین توانست جایزه ۱۰۰ هزار دلاری ویکتورین پریمر را از آن خود کند.
منبع: کتاب “برنده باش: راهکارهای زندگی به روش آدم های بزرگ”
[۱] دکترای فلسفه از دانشگاه لیدن و دانشیار دانشگاه آمریکایی قاهره، مترجم کتاب No Friend But the Mountains